گل من محمد امینگل من محمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 17 روز سن داره

همه وجودم امین جان

بازی های جدید

گل پسر مامان هر روز برا خودش یه بازی جدید اختراع می کنه و با اون بازی، کار و کاسبی راه میندازه. چند روز پیش با خاک ژله هایی که از یکسال قبل داخل شیشه عسل ریخته بود و داخل اتاقش بدون استفاده مونده بود یه بازی جدید اختراع کرد. تمام گلوله ها رو (به قول خودش) با موگیری که به صورت قلاب درآورده بود از داخل شیشه عسل درآورد. از نور چراغ قوه هم استفاده می کرد تا راحت تر بتونه انتخاب کنه بعد از در آوردن گلوله ها، اونا رو به ترتیب روی زنجیر دوچرخه می چید  (به دلیل نداشتن انباری و باز بودن مداوم درب ورودی ساختمان (به لطف همسایه های عزیز) مجبور شدیم دوچرخه امین جون رو گوشه اتاق بزاریم) و بعد از اون رکاب میزد و همه گلوله ...
25 آذر 1393

تولد آقا سینا

عزیز خاله، آقا سینا داداش طناز جون 9/5 به دنیا اومد. گل پسر با شرم و حیا  خواهر عزیزم: شکفتن نوگل زیبایتان در دشتی از یاس های مهربانی با نجوی سیمین آبشاران تهنیت باد. با آرزوی روشن ترین فرداها برای وجود نازنینش ...
11 آذر 1393

مثل مگس زندگی نکنیم!!

دیروز پس از یک هفته که مگسی در خانه ام میگشت، جنازه اش را روی میز کارم پیدا کردم. یک هفته بود که با هم زندگی میکردیم. شبها که دیر میخوابیدم، تا آخرین دقیقه ها دور سرم میچرخید. صبح ها اگر دیر از خواب بیدار می شدم، خبری از او هم نبود. شاید او هم مانند من، سر بر کتابی گذاشته و خوابیده بود. در گشت و گذار اینترنتی، متوجه شدم که عمر بسیاری از مگس های خانگی در دمای معمولی حدود ۷ تا ۲۱ روز است. با خودم... شمردم. حدود ۷ روز بود که این مگس را میدیدم. این مگس قسمت اصلی یا شاید تمام عمرش را در خانه ی من زندگی کرده بود. احساسم نسبت به او تغییر کرد. به جسدش که بیجان روی میز افتاده بود، خیره شده بودم. غصه خوردم. این مگس چه دنیای بزرگی ...
3 آذر 1393
1